ابنمقری ابومحمد اسماعیل بن ابیبکرابن مقری، ابومحمد اسماعیل بن ابی بکر بن عبدالله (۷۵۴- ۸۳۷ق/۱۳۵۳-۱۴۳۴م)، فقیه ، ادیب و شاعر یمنی میباشد که در برخی منابع به مقری نیز شهرت دارد. [۱]
ابن قاضی شهبه ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۱۰۹، به کوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
۱ - نسباصل وی از شرجه در سواحل غربی یمن است. برخی وی را به قبیله بنی شاور ، ساکن کوهستانه ای شرق محالب در یمن، منتسب میدانند. [۲]
ابن حجر عسقلانی احمد، انباء الغمر، ج۸، ص۳۰۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
[۳]
سخاوی محمد، الضوء اللامع، ج۲، ص۲۹۲، قاهره، ۱۳۵۴ق.
نسبت شرجی و شاوری او از همین جاست.از آنجا که وی در « ابیات حسین » (حسین از قبایل معروف یمن است) به دنیا آمده، به او نسبت حسینی نیز داده اند. [۴]
ابن قاضی شهبه ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۱۰۹، به کوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
[۵]
سخاوی محمد، الضوء اللامع، ج۲، ص۲۹۲، قاهره، ۱۳۵۴ق.
۲ - تحصیلابن مقری در زادگاه خود پرورش یافت و مقدمات علوم را در همانجا نزد کسانی چون کاهلی فراگرفت. [۶]
ابن عماد عبدالحی، شذرات الذهب، ج۷، ص۲۲۰، قاهره، ۱۳۵۱ق.
در ۷۸۱ یا ۷۸۲ق زادگاه خویش را ترک گفت و در سردد به خدمت الملک الاشرف، سلطان رسولی یمن (حک ۷۷۸-۸۰۳ق/۱۳۷۶-۱۴۰۱م) درآمد و در همانجا به ادامه تحصیل و نیز سرودن شعر پرداخت. [۷]
ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، ج۱، ص۵۳-۵۴، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق.
[۸]
ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، ج۱، ص۶۱ -۶۲، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق.
وی ظاهراً پس از حجی که همراه الملک الاشرف گزارد، دربار وی را ترک گفت و به زبید رفت و نزد استادان به نامی چون جمال الدین ریمی ، محمد بن زکریا و عبداللطیف شرجی دانش خود را کمال بخشید و به زودی در علوم مختلفی چون فقه ، ادب و منطق بلند آوازه شد. [۹]
ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، ج۱، ص۶۲ -۶۳، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق.
[۱۰]
شوکانی محمد، البدر الطالع، ج۱، ص۱۴۲، قاهره، ۱۳۴۸ق.
[۱۱]
سخاوی محمد، الضوء اللامع، ج۲، ص۲۹۲، قاهره، ۱۳۵۴ق.
۳ - مناصبدر ۷۹۴ق/۱۳۹۲م الملک الاشرف بار دیگر او را به خدمت خود فراخواند و تدریس در مدرسه مجاهدیه تعز و نظامیه زبید را به او سپرد و مقرری در خور توجهی نیز برای او تعیین کرد. [۱۲]
ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، ج۱، ص۶۳-۶۵، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق.
به گفته سخاوی ، وی چندی عهده دار حکومت محالب بود، زمانی نیز به سفارت قاهره منصوب شد، اما به طمع دستیابی به منصب قاضی القضاتی آن را نپذیرفت. [۱۳]
سخاوی محمد، الضوء اللامع، ج۲، ص۲۹۲-۲۹۳، قاهره، ۱۳۵۴ق.
با این همه ابن مقری خود در شرح حال خویش در عنوان الشرف اشاره ای به این مناصب نکرده است. وی پس از مرگ الملک الاشرف در ۸۰۳ق [۱۴]
ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، ج۱، ص۵۸، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق.
به خدمت فرزند و جانشین او الملک الناصر (حک ۸۰۳ -۸۲۹ق) درآمد و کتاب عنوان الشرف را به او تقدیم کرد. [۱۵]
ابن قاضی شهبه ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۱۱۰، به کوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
[۱۶]
سخاوی محمد، الضوء اللامع، ج۲، ص۲۹۳، قاهره، ۱۳۵۴ق.
وی تا پایان عمر به احترام زیست و سرانجام در زبید درگذشت. [۱۷]
ابن قاضی شهبه ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۱۱۰، به کوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
۴ - تألیف و تصنیفابن مقری بخش مهمی از زندگی خود را صرف تألیف و تصنیف کرد. [۱۸]
سخاوی محمد، الضوء اللامع، ج۲، ص۲۹۳، قاهره، ۱۳۵۴ق.
بسیاری از این آثار امروزه به چاپ رسیده یا نسخ خطی آن موجود است. برخی از قصاید او نیز در ضمن دیگر کتب حفظ شده است، [۱۹]
خزرجی علی، العقود اللؤلؤیة، ج۱، ص۲۰۶-۲۶۲ برای برخی از اشعار وی، به کوشش محمد بن علی اکوع، صنعا، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۲۰]
ابن عماد عبدالحی، شذرات الذهب، ج۷، ص۲۲۱ برای برخی از اشعار وی، قاهره، ۱۳۵۱ق.
اما به رغم ستایش های مبالغه آمیزی که از هنر و به ویژه اشعار او شده، [۲۱]
سخاوی محمد، الضوء اللامع، ج۲، ص۲۹۳، قاهره، ۱۳۵۴ق.
[۲۲]
شوکانی محمد، البدر الطالع، ج۱، ص۱۴۳، قاهره، ۱۳۴۸ق.
سروده های وی عموماً تبعیت از سبک مصنوع و پرتکلف آن روزگار است.آثار منثور او نیز بیشتر اختصار یا شرح آثار دیگران بوده است. ۵ - آثار۵.۱ - الف-چاپی۱. ارشاد الغاوی فی مسائل الحاوی. این کتاب که در فقه شافعی تألیف شده و مختصر الحاوی الصغیر قزوینی (د ۶۶۵ق) است، سخت مورد توجه علمای شافعی بوده، از این رو شرح های بسیاری بر آن نوشتهاند که شرح خود مؤلف از جمله آن هاست. [۲۳]
ابن حجر عسقلانی احمد، انباء الغمر، ج۸، ص۳۰۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
[۲۴]
ابن قاضی شهبه ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۱۱۰، به کوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
[۲۵]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۶۹ که نام آن را الارشاد فی فروع الشافعیة آورده است.
[۲۶]
شوکانی محمد، البدر الطالع، ج۱، ص۱۴۳، قاهره، ۱۳۴۸ق.
این اثر در ۱۳۰۲ و نیز در ۱۳۲۰ق در قاهره به چاپ رسیده است؛ ۲. روض الطالب، که در غالب منابع با نام الروض آمده، مختصر الروضة تألیف نووی در فروع فقه شافعی است. [۲۷]
ابن قاضی شهبه ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۱۱۰، به کوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
[۲۸]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۹۱۹.
این کتاب در ۱۳۱۳ق به همراه شرح زکریا انصاری ( اسنی المطالب ) در ۴ مجلد در قاهره به چاپ رسیده است؛ ۳. دیوان، که در اواخر عمر شاعر گردآوری شده [۲۹]
کتابخانه سرکیس، نسخ چاپی، ج۱، ص۲۴۸.
و در ۱۳۰۵ق در بمبئی به چاپ رسیده است. از این کتاب با عنوان مجموع شرف الدین ابی الذبیح... المقری نیز یاد شده است [۳۰]
کاتالوگ اتحادیه ملی، نیویورک، ج۱، ص۳۴۹، ۱۹۶۳، جلد۲۱.
۴. عنوان الشرف الوافی. مطالب این کتاب که موضوع اصلی آن فقه است، به گونه ای مرتب شده که از اتصال حروف و کلماتی که در ۴ ستون عمودی (دو ستون در آغاز و پایان و دو ستون نیز در میانه سطور) از هر صفحه آن آمده، رسالههایی در ۴ علم دیگر یعنی عروض ، تاریخ ، نحو و قوافی فراهم میآید. گویند ابن مقری این کتاب را در رقابت با فیروزآبادی (د ۸۱۷ق)، صاحب قاموس، تألیف کرده که در آن هنگام قاضی القضاة یمن بود و مقام و منصب او طبعاً نظر کسانی چون ابن مقری را به خود جلب کرده بود. [۳۱]
ابن قاضی شهبه ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۱۱۰، به کوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
[۳۲]
سخاوی محمد، الضوء اللامع، ج۱، ص۲۴۸، قاهره، ۱۳۵۴ق.
سبک این کتاب که تألیف آن در زمان الملک الاشرف آغاز شد [۳۳]
ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، ج۱، ص۱-۲، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق.
و در آغاز حکومت فرزند او الملک الناصر به پایان رسید، [۳۴]
ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، ج۱، ص۶۱، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق.
[۳۵]
ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، ج۱، ص۶۹-۷۰، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق.
سبب شد که آثاری به تقلید از آن پدید آید. ازآن جمله میتوان به النفحة المسکیة و التحفة المکیة سیوطی [۳۶]
سیوطی، بغیة الوعاة، ج۱، ص۴۴۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
و تألیفی از ابن کمیل دمیاطی [۳۷]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۱۷۶.
و نیز تحفة السنیة عبدالله افندی وصاف که به ضمیمه عنوان الشرف [۳۸]
ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، ج۱، ص۷۱-۷۷، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق.
منتشر شده، اشاره کرد.۵.۱.۱ - تعدد چاپعنوان الشرف بارها به چاپ رسیده است: قاهره (۱۲۷۲ و ۱۳۱۸ق)، حیدرآباد دکن (۱۲۷۲ق)، حلب و کلکته (۱۲۹۴ق). نسخه های مستقلی از برخی رساله های این کتاب نیز با نام های مختلف در دست است. مثلاً رساله ابن مقری که در حقیقت بخش تاریخ این کتاب است و در آن از تاریخ سلسله بنی رسول سخن رفته، [۳۹]
کابخانه ازهریه، فهرست نسخ، ج۵، ص۴۵۰.
نیز المجموع فی العربیة، که همان رساله نحو این کتاب است و ابن مقری خود آن را به این نام خوانده است. [۴۰]
ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، ج۱، ص۶۰، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق.
[۴۱]
فهرس المخطوطات العربیة بمکتبة عبدالله بن العباس بمدینة الطائف، به کوشش عثمان محمود حسین، کویت، ۱۹۸۶م.
۵.۲ - ب-خطی۱. بدیعیة، در مدح الملک الناصر که شاعر آن را در معارضه با بدیعیة صفی الدین موصلی سروده است. [۴۲]
ابن حجر عسقلانی احمد، انباء الغمر، ج۸، ص۳۰۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
[۴۳]
سخاوی محمد، الضوء اللامع، ج۲، ص۲۹۳، قاهره، ۱۳۵۴ق.
نسخه های فراوانی از این قصیده با شرح آن به قلم خود ابن مقری، در کتابخانه های لندن، پاریس، لایپزیگ، قاهره، صنعا، موصل، استانبول و تهران موجود است [۴۴]
کتابخانه صنعا، نسخ خطی، ج۴، ص۱۶۸۵.
[۴۵]
کتابخانه خدیویه، فهرست نسخ، ج۷، ص۵۶۲.
[۴۶]
احمد سالم عبدالرزاق، فهرس مخطوطات مکتبة الاوقاف العمامة فی الموصل، ج۷، ص۱۹۰، بغداد، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
[۴۷]
کتابخانه کوپریلی، نسخ خطی، ج۲، ص۶۱-۶۲.
ابن مقری در مقدمه شرح اشاره میکند که قصیده را به فرمان الملک الناصر سروده و در آن از صنایع بدیعی هیچ فرونگذاشته است [۴۸]
کتابخانه ملی، ج۹، ص۴۲۶-۴۲۷، فهرست خطی.
؛ ۲. جدول فی المیراث الشرعی. [۴۹]
کابخانه ازهریه، فهرست نسخ، ج۲، ص۶۶۴.
۳. الرکاز المخمس فیما قیل من الأوجه فی الماءِ المشمس. نسخههایی از آن در دارالکتب موجود است [۵۰]
کتابخانه خدیویه، فهرست نسخ، ج۳، ص۶۰.
.۴. عقیدة اسماعیل المقری، در اصول دین . نسخه ای از این رساله در دانشگاه ملک سعود ریاض موجود است. [۵۱]
فهرس مخطوطات جامعة الملک سعود، ریاض، ج۵، ص۱۵۰-۱۵۱.
نسخه های مستقلی از برخی قصیده های او نیز با نام های مختلف در کتابخانه های جهان موجود است. ۶ - فهرستمنابع(۱) ابن حجر عسقلانی احمد، انباء الغمر، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م. (۲) ابن عماد عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۱ق. (۳) ابن قاضی شهبه ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م. (۴) ابن مقری اسماعیل، عنوان الشرف الوافی، به کوشش محمد حنفی، قاهره، ۱۳۱۸ق. (۵) احمد سالم عبدالرزاق، فهرس مخطوطات مکتبة الاوقاف العمامة فی الموصل، بغداد، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م. (۶) کابخانه ازهریه، فهرست نسخ. (۷) حاجی خلیفه، کشف الظنون. (۸) کتابخانه خدیویه، فهرست نسخ. (۹) خزرجی علی، العقود اللؤلؤیة، به کوشش محمد بن علی اکوع، صنعا، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۱۰) سخاوی محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق. (۱۱) کتابخانه سرکیس، نسخ چاپی. (۱۲) سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۱۳) شوکانی محمد، البدر الطالع، قاهره، ۱۳۴۸ق. (۱۴) کتابخانه صنعا، نسخ خطی. (۱۵) فهرس مخطوطات جامعة الملک سعود، ریاض. (۱۶) فهرس المخطوطات العربیة بمکتبة عبدالله بن العباس بمدینة الطائف، به کوشش عثمان محمود حسین، کویت، ۱۹۸۶م. (۱۷) کتابخانه کوپریلی، نسخ خطی. (۱۸) کتابخانه ملی، فهرست خطی. (۱۹) کاتالوگ اتحادیه ملی، نیویورک، ۱۹۶۳، جلد۲۱. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابومحمد ابنمقری»، ج۴، ص۱۷۹۹. |